(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی شخصیت با هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی انجام شد. بدین منظور از جامعه آماری متشکل از دانشآموزان که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند، 150 نفر به عنوان نمونه پژوهش با بهره گرفتن از روش گردآوری تصادفی و بر اساس جدول نمونهبرداری آماری کرچسی مورگان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیت(NEO)، پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز و پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل و نولز می باشدکه بین آزمودنیها توزیع گردید. دادههای به دست آمده با بهره گرفتن از آزمونهای آماری تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافتههای پژوهش نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی (به جز عامل پذیرا بودن) و هوش هیجانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین روانرنجور خویی با هوش هیجانی رابطه معکوس دارد. ضمناً بین کلیه ویژگیهای شخصیتی به جز با وجدان بودن با خلاقیت هیجانی رابطه معنادار وجود دارد. علاوه بر آن، بین هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی همبستگی معناداری وجود دارد. بر پایه این نتایج و مطالعات پیشین نتیجه گیری میشود که هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی به عنوان بخشی از شخصیت انسان مطرح هستند و شخصیت بستر عملکرد هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی تلقی میشود. بنابراین، این دو سازه همواره باید به عنوان بخشی از نظام گستردهتر شخصیت مورد مطالعه قرار گیرند.
کلمات کلیدی:
ویژگی های شخصیتی، خلاقیت هیجانی، هوش هیجانی.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
2-1-2-دیدگاههایی درباره شخصیت.. 15
2-1-2-2-شخصیت از نظر یونگر. 16
2-1-2-3-شخصیت از نظر ماری.. 16
2-1-2-4-نگرش فرانكل به شخصیت.. 17
2-1-2-5-نگرش مزلو به شخصیت.. 17
2-1-3-دیدگاههایی درباره رشد شخصیت.. 17
2-1-3-1-رشد شخصیت از نظر یونگر. 17
2-1-3-2-رشد شخصیت از نظر ماری.. 17
2-1-3-3-عوامل موثر بر رشد شخصیت.. 18
2-1-4-1-نظریههای سنخ شناسی شخصیت.. 18
2-1-4-2-نظریههای تحلیلی عاملی شخصیت.. 19
2-1-4-3-نظریه انسان گرایی در شخصیت: 20
2-1-4-4-نظریههای شناختی شخصیت: 20
2-1-2-عوامل اصلی پنج گانه شخصیت.. 21
2-1-2-1-روان نژندی(نورُز) یا ناسازگاری(نوروتیک)(N) 21
2-1-2-5-مسئولیت پذیری و با وجدان بودن (C) 25
2-1-3- مدل پنج عاملی شخصیت رابرت مک کری و پل کوستا 25
2-1-4-الگوهای عاملی شخصیت.. 27
2-1-5-نظریه پنج عاملی شخصیت.. 29
2-1-5-1-پایههای تجربی و مفهومی نظریه پنج عاملی.. 29
2-1-5-2-نظریه صفات و مدل پنج عاملی (FFM) 30
2-1-5-3-مسائل اساسی در سنجش شخصیت.. 32
2-2-2-تعاریف مرتبط با هوش هیجانی.. 35
2-2-3- انواع هوش از دیدگاه صاحب نظران: 41
2-1-4: مدلهای هوش هیجانی.. 42
2-1-6-عوامل موثر بر هوش هیجانی.. 52
2-1-8- حل نزاع با کاربرد هوش هیجانی: 53
2-3-1: تاریخچه خلاقیت هیجانی: 56
2-3-2: مفهوم خلاقیت هیجانی: 56
2-3-3: مراحل خلاقیت هیجانی: 60
2-3-4-پیامدهای خلاقیت هیجانی: 61
2-3-5-عوامل موثر بر خلاقیت هیجانی.. 63
2-4-بررسی رابطه و تفاوت بین متغیرها: 64
2-4-2-شخصیت و خلاقیت هیجانی: 66
2-4-3-هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی: 68
2-5- تعاریف مفهومی و چارچوب نظری تحقیق: 69
3-4- حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 82
3-5-1-پرسشنامه هوش هیجانی تراویس برادبری و جین گریوز. 83
3-5-2-شیوه نمره گذاری آزمون هوش هیجانی.. 83
3-5-3- پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل و نولز(ECI) 84
3-5-4-شیوه نمره گذاری آزمون خلاقیت هیجانی.. 84
3-5-5-پرسشنامه پنج عاملی شخصیت(NEO) 84
3-5-6-شیوه نمره گذاری پرسشنامه و تفسیر عوامل پنج گانه پرسشنامه شخصیت.. 85
3-6- شواهد مربوط به پایایی و روایی ابزار پژوهش… 86
3-7- روشها و فنون آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها 90
5-2-1-نتیجه حاصل از فرضیه اول. 100
5-2-2-نتیجه حاصل از فرضیه دوم. 101
5-2-3-نتیجه حاصل از فرضیه سوم. 102
1-پرسشنامه شخصیتی ( NEO ): 115
2-پرسشنامه خلاقیت هیجانی.. 119
3-پرسشنامه هوش هیجانی تراویس برادبری و جین گریوز. 120
مقدمه
انسان از همان بدو تولد در یک محیط اجتماعی رشد میکند، که این محیط در فرد به همان اندازه مؤثر است که، محیط طبیعی و فیزیکی در دگرگونی و تغییر ساختمان وجودی فرد نقش دارد. آنچه در این محیط اجتماعی میتواند انتخابهای فرد را محدود کند یا آن ها را گسترش دهد و مانع سهیم شدن فرد در تجربههای خاص با دیگران شود، یا وی را قادر سازد تا اکثر این تجربهها را داشته باشد، شخصیت[1] است (اتکینسون[2]، 1996؛ ترجمه براهنی، 1383). شخصیت است که میتواند برخی از افراد را ملزم و محدود کند و دیگران را در معرض تجربیات جدید قرار دهد. تعداد و تنوع موقعیتهای اجتماعی که در آن شرکت میکنیم و یا با دیگران تعامل برقرار میکنیم نیز توسط شخصیت ما تعیین میشود. البته تفاوتهایی که در نحوه ادراک یا تعبیر ما از اشخاص، اشیاء و موقعیتهای موجود در محیطمان وجود دارد – طبق نظریه کلی[3] – به سبک شناختی[4] ما ارتباط پیدا میکند.
در واقع افرادی که از نظر پیچیدگی شناختی[5] بالا هستند، میتوانند در بین مردم تنوع بسیار زیادی را ببینند و قادرند به راحتی یک شخص را در طبقات زیادی قرار دهند. بررسیهای سیاستمداران آمریکا و انگلیس درباره ویژگیهای ذهنی معلوم ساخت که، آزادیخواهان و میانهروها نسبت به محافظهکاران از پیچیدگی شناختی بالاتری برخوردارند، بنابراین سبکشناختی یکی از ابعاد مهم شخصیت است (شولتز و شولتز[6]، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1388). اما باید توجه داشت که انسانها در عین حال که موجوداتی عقلانی هستند، خصایص هیجانی نیز دارند که این ویژگی، آن ها را به موجودی هیجانی تبدیل کرده است. سالها در فرهنگهای مختلف به واسطه سنتها و قواعد مرسوم، عمل کردن بر اساس هیجانها مذموم شمرده میشد. زیرا این باور وجود داشت که هیجان منشأ خشونت و مختص حیوانات هستند و این ویژگی با فرایندهای عالی تفکّر همچون هوش هیجانی[7] و خلاقیت هیجانی[8] در تضاد هستند. اما امروزه روانشناسان با طرح مفهوم هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی سعی داشتهاند این موضوع را روشن کنند که این دو مقوله یعنی هوش و هیجان و یا خلاقیت و هیجان در تقابل با یکدیگر نیستند(آوریل[9]، 2007؛ به نقل از ایوسویچ، 2007).
تمام هیجانها در اصل تکانههایی برای عمل کردن هستند، برنامههای فوری برای حفظ زندگی که در طی تکامل تدریجی در وجود انسان به ودیعه گذارده شده است. طبق نظر گلمن[10](1994). در پژوهشهای جدید، نقش هوش هیجانی در دوران کودکی، در ارتباط با خلاقیت، برقراری ارتباط با والدین و در سنین بالاتر در تحصیل و انتخاب شغل آشکار است. خلاقیت نیز فرایندی است که در طی آن تلاش برای شکوفا کردن استعدادهای بالقوه صورت میگیرد(مایر[11]، 1999؛ نقل از ساووی 2004).
در پرتو خلاقیت، خلاقیت هیجانی مستلزم رها شدن از واکنشهای هیجانی معمول و خلق واکنشهای هیجانی بدیع است(گات بزال و آوریل، 1996).
مطالعات نشان دادهاند که شیوهی افراد برای ابراز تواناییهای شناختی از جمله هوش و خلاقیت، به شخصیت آن ها بستگی دارد(اتکینسون، 1996؛ ترجمه: براهنی، 1383). باید توجه داشت که وجود چنین رابطهای را نیز میتوان بین هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی با شخصیت در نظر گرفت.
1-2- بیان مسأله
هر کسی شخصیتی دارد، شخصیت شما به تعیین محدودیتهای موفقیت، خوشی و خرسندی در زندگی شما کمک میکند. ما درباره شخصیت صحبت میکنیم و اگر بگوییم که شخصیت شما یکی از مهمترین موهبتهای شماست، گزافه گویی نکردهایم. تمام چیزهایی که انتظار دارید به دست آورید، خواه همسر یا والد خوبی باشید و حتی حالت سلامت عمومی شما میتواند تحت تأثیر شخصیت شما و شخصیت افرادی که با آن ها تعامل دارید قرار گیرد(شولتز، 2005؛ ترجمه: سید محمدی، 1388).
بی تردید میتوان گفت یكی از رایج ترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. چنانكه با اندكی توجه در صحبتهای روزمره متوجه فراوانی كاربرد این مفهوم میشویم. كاربردهایی كه براساس معانی و تعابیر مختلف، گاهی دلالت بر صفات و ویژگیهای بارز افراد، اعم از مثبت معمولی و منفی مینمایند و گاهی نشاندهنده مقام و مهارتهای اجتماعی هستند كه نظریه پردازان درباره چگونگی تشكیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند(جمالفر، 1373ص121).
روان شناسی شخصیت حوزه بسیار گستردهای است، زیرا شخصیت، خود موضوعی است پیچیده و دارای ابعاد و جنبههای گوناگون. برای شناخت شخصیت انسان، از دیر باز كوششهای فراوانی به عمل آمده كه برخی از آنها غیر علمی، خرافاتی، و معدودی دیگر علمی و معتبر است.(شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه: سید محمدی، 1388).
شناخت شخصیت، ویژگیها، چگونگی شكلگیری شخصیت، عوامل موثر در ایجاد شخصیت و مسائلی از این قبیل، از یک جنبه، ارضا حس كنجكاوی، و میل به حقیقت جویی را در انسان دنبال میكند، زیرا این شناخت نوعی خود شناسی است. از سوی دیگر این شناخت و اطلاعات به شخص امكان میدهد كه در ارتباط متقابل با دیگران موضعگیریهای مناسب و آگاهانه داشته باشد. مطالعه شخصیت هم از جنبههای ارضای حس كنجكاوی و هم از نظر روابط اجتماعی دارای اهمیت است. به عبارت دیگر شخصیت شیوههای احساسات، افکار و اعمال افراد در طول زندگیشان را دربر میگیرد(چاوز-ایکل[12]، 2007).
در سالهای اخیر با توسعهی روشهای پیچیدهی آماری، رویکرد صفت بر مطالعات حوزه شخصیت تسلط پیدا کرده است. یکی از اولین نظریههای صفت، نظریهی آیزنگ[13] است که شخصیت را متشکل از سه بعد برونگرایی[14] – درونگرایی[15]، نوروزگرایی[16] – پایداری هیجانی[17] و پسیکوزگرایی[18] – کنترل تکانه[19] در نظر گرفت. بعدها کتل[20] با بهرهمندی از روش تحلیل عاملی، شانزده عامل را برای شخصیت مطرح کرد. و کاستا و مک کری[21](1989). شخصیت را متشکل از پنج عامل اصل نوروزگرایی، برونگرایی، تجربهپذیری[22]، سازگاری[23] و مسئولیتپذیری[24] عنوان کردند(حق شناس، 1385).
پس به طور کلی شخصیت در روانشناسی به مجموعه ویژگیهای جسمی و روانی، و رفتاری كه هر فرد را از افراد دیگر شخصیتها متمایز میكند اطلاق میشود(كریمی، 1375). اما باید توجه داشت که انسانها در عین آنکه موجوداتی عقلانی هستند، خصایل هیجانی نیز دارند که این ویژگی، آن ها را به موجودی هیجانی تبدیل کرده است. سالها در فرهنگهای مختلف به واسطه سنتها و قواعد مرسوم، عمل کردن بر اساس هیجانها مذموم شمرده میشد. زیرا در بعضی از فرهنگها این باور وجود داشت که هیجان منشأ خشونت و مختص حیوانات است و این ویژگی با فرایندهای عالی تفکر همچون هوش و خلاقیت در تضاد میباشد. اما امروزه روانشناسان با طرح مفهوم هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی سعی داشتهاند این موضوع را روشن کنند که این دو مقوله یعنی هوش و هیجان و یا خلاقیت و هیجان در تقابل با یکدیگر نیستند(آوریل، 2007، به نقل از ایوچوبک[25]، 2007).
برخی از متخصصان، هوش را توانایی حل مساله میدانند. عدهای دیگر، آن را توانایی انطباق و یادگیری بر اساس تجارب روزمره میدانند. عدهای نیز معتقدند، در تعریف هوش فقط به جنبههای شناختی توجه شده است و سایر ابعاد هوش مثل خلاقیت و هوش عملی و میان فردی نادیده گرفته شده است(سانتراك، 1385).
هوش را توانایی درك و فهم عواطف به منظور ارزیابی افكار و خلق و خو و تنظیم آنها به گونهای كه موجب تعالی و رشد عقلی و عاطفی گردد تعریف كردهاند(گلدمن، 1380).
بنابراین توسعه و رشد هوش و خلاقیت یک عنصر كلیدی در یادگیری و تدریس محسوب میشود و اگر دانشآموزان بتوانند این ویژگی را كسب كنند، اولین گام را در جهت كنترل و هدایت هیجانهای خودشان برداشته و میتوانند موانع تضعیف كننده عملكرد را از بین بردارند(آقایار، شریفی و درآمدی، 1385).
بعضی مطالعات به توصیف ویژگیهای شخصیتی[26] اختصاص داده شدهاند که البته نتایج آنها بسیار ضد و نقیضاند. مثلاٌ در بسیاری از تحقیقات به رابطه قوی درونگرایی و خلاقیت اشاره شده است(رودس[27]، 1990). از طرفی در برخی از تحقیقات، درونگرایی، به عنوان ویژگی مهم شخصیت خلاق معرفی شده است(مانند دلانس[28] و گایر[29]، 1970: بارون[30] و هارینگتون[31]، 1980؛ به نقل از آیزنگ، 1994).
به نظر میرسد شخصیت افراد میتواند پیش بینی كننده هوش و خلاقیت آنها باشد. از نظر گلمن شخصیت افراد تركیب درستی از عقل و دل است، اما به لحاظ فرهنگی آموختهایم كه به هیجانات خودمان همانند هیجاناتی كه اطلاعات درست ذهن را تعریف میكند اعتماد نكنیم. حتی گاهی واژه هیجان، بیانگر یک شخصیت ضعیف است و به كسی اطلاق میشود كه قادر به كنترل خویش نبوده یا حتی رفتاری كودكانه یا ابلهانه دارد(آقایار و شریفی درآمدی، 1384). مرور پژوهشهای انجام شده، متناسب با این مبانی نظری در پیوند ویژگیهای شخصیت و پیشرفت تحصیلی با هوش به درك بهتر كمك میكند. لذا اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت شخصیت دانشآموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانستهاند(سیف، ۱۳۶۳).
مطالعات نشان دادهاند که شیوهی افراد برای ابراز تواناییهای شناختی از جمله هوش و خلاقیت به شخصیت آن ها بستگی دارد(اتکینسون، 1996؛ ترجمه: براهنی، 1383).
خلاقیت هیجانی توانایی تجربه و بیان بدیع، موثر و اصیل ترکیبی از هیجانات است(آوریل و توماس نولز[32]، 1991). و هوش هیجانی بر حسب الگوی مهارت مدار، به عنوان توانایی ادراک درست هیجانات[33]، استفاده از هیجانات در آسانسازی تفکر، درک هیجانات و تنظیم هیجانات در خود و دیگران در نظر گرفته شده است(سالووی[34] و مایر[35]، 1997).
لذا به نظر میرسد طبق نظر آوریل(1999). رابطه هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی با رابطه بین هوش شناختی و خلاقیت منطبق است. پژوهشهای تجربی از این فرض حمایت میکند،: که هوش شناختی و خلاقیت، سازههای مجزایی هستند(استرنبرگ و اوهارا[36]، 1999). و توجه به هوش هیجانی و خلاقیت نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد. و بایستی به معلمان خاطر نشان کرد که رفتار خلاق و عوامل درونی و بیرونی مرتبط با آن رفتار را میتوان تغییر داد و در بهبود آن تلاش کرد. بار-آن(1999). لذا شناخت خصوصیات افراد خلاق و ویژگیهای شخصیتی آنها امری ضروری است.
بدین ترتیب این فرض قوت میگیرد که آیا رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی نیز به همین صورت است؟ و آیا بین ویژگیهای شخصیت دانشآموزان با خلاقیت هیجانی و هوش هیجانی رابطه وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
این واقعیت که افراد از نظر استعداد، توانایی، خلاقیت و دیگر ویژگیهای شخصیتی تفاوت دارند و این تفاوتها را میتوان اندازهگیری کرد، احتمالاً از ابتدای تاریخ مکتوب زندگی انسان مورد توجه بوده اما مطالعه علمی در مورد هوش و توانایی های ذهنی در ابتدای قرن بیستم آغاز شده است. مفهوم خلاقیت نیز که مورد توجه روانشناسان قرار گرفته با مفهوم هوش رابطه دارد. لذا در روانشناسی شناختی و خبرپردازی، رابطه هوش با یادگیری، تفکر، حل مسئله و دیگر فرایندهای شناختی مورد مطالعه قرار میگیرد. از طرفی خلاقیت، استعداد و قابلیت انسان در تولید اثرهای ابتکاری، نوآورانه و سودبخش است(استرنبرگ[37] و لوبارت[38]، 1999). از نظر والاچ[39] و کوگان[40]، با انجام دادن پژوهش درباره گروهی از دانشآموزان، آنان را بر اساس نمرههای هوش و خلاقیت میتوان مورد سنجش قرار داد و مطالعه رفتار و عملکرد تحصیلی این دانشآموزان را بررسی نمود، تا بر اساس نوآوری و اندیشههای جدید، میزان بهره هوشی دانشآموزان را در جهت رشد خلاقیت آنان و در راستای پیشرفت و رشد اطلاعات و دانش مورد محاسبه و سنجش قرار داد. از طرفی عوامل تاثیر گذار گوناگون در رشد و خلاقیت آنان در تحقیقات آتی تاثیر گذار است.
پس اجرای این نوع تحقیقات از اهمیت فزایندهای برخوردار است، زیرا كه پیگیری واضحتری از سازههای روانشناختی را ارائه میدهد و میتوان به شناسائی روابط بین متغیرها، طبقهبندی متغیرها، طبقهبندی روابط كمیتگرایی و در نهایت كسب اهمیت حیاتی برخوردار در این پژوهش بر اساس اندیشههای افراد پی برد. چرا که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و شناسایی رشد آنان چه به صورت فردی و چه تیمهای شخصیتی متفاوت، برای شناسایی در مراحل زمانی و مكانی تحقیق بسیار حائز اهمیت و ضروری به نظر میرسد تا پژوهشگران، نویسندگان و صاحب نظران امر، ارتباط بین متغیرهای مورد بررسی را به نحو شایسته و علمی تعیین نموده و راهکارهای مدونی در جهت رشد و بالندگی علمی ایران اسلامی، بر مبنای دانش روز، به شکلی نوآورانه، خلاقانه و رشد یافته تدوین گردد تا شناخت ویژگیهای شخصیتی علم آموزان، موجب تسهیل در رشد خلاقیت آنان شود. اما توسعه و غنای پژوهندگی و پیشرفت علمی-تحصیلی كه از بهترین شاخههای ذوق و بالندگی افراد در جامعه است، در صورتی ذوق، استعداد و مهارت رشد یافته افراد را شکوفا میکند که بین پژوهش و پیشرفت، هوش و تفکر، خلاقیت و نوآوری ارتباط نزدیک و تنگاتنگ باشد.
لذا اهمیت موارد ذکر شده و ضرورت پرداختن به این پژوهش عبارت است از:
- نتایج حاصله برای پژوهشگران و صاحبنظران، نقش مهمی در شناسایی و برنامهریزی شخصیت روانشناختی دانشآموزان خواهد داشت.
- یافتههای بدست آمده از این پژوهش، مدیران و دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی را قادر می سازد تا با شناخت بهره هوشی، نوآوری، تفکر خلاق، رشد و توسعه خلاقیت، مهارت رشد یافته، تواناییهای ذهنی و اندیشههای نوآورانه دانشآموزان، در صدد انجام راهکارهای ملی و کشوری و ایجاد بسترهای زیربنایی و برنامهریزیهای مهم بلندمدت در حوزه سختافزاری و نرمافزاری باشند و زمینه توجه به این امر مهم و ضروری، پدید آید.
لذا یكی از راههای افزایش كارایی و بهرهوری در نظام آموزشی، شناخت و تمرکز بر شیوه یادگیری، مطالعه، پرورش استعداد و استعدادیابی دانشآموزان است، که با نگاه علمی و دقیق به خلاقیت و هوش فرد، میتوان از طریق پرورش هوش هیجانی و باروری خلاقیت هیجانی با توجه و تطبیق در روانشناختی شخصیت در آنان، این مسئله را مورد بررسی و تعمق قرار داد.
در سازمانهای آموزشی، پرورشی، مشاورهای، روانشناسی و روان درمانی ایران كمتر به این مسائل پرداخته شده است، در حالی كه در سایر كشورها توجه و ارتباط مسائل مربوط به دانشآموزان در مسئله یادگیری و استعدادیابی که با موضوع خلاقیت هیجانی و هوش هیجانی در شخصیت آنان عجین شده و با توجه به جدید بودن این مبحث، مورد تحقیقات بسیاری قرار گرفته است. انشاءالله در ایران اسلامی نیز با دقت و نگرش علمی، این مسئله مهم و ضروری پیگیری و عملیاتی شده و در حد یک پژوهش تئوری باقی نماند.
قیمت :37500 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت parsavahedi.t@gmail.com
37,500 تومانافزودن به سبد خرید