دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران شرق
دانشکده علوم انسانی
پایان نامه كارشناسی ارشد MA
رشتة علوم ارتباطات اجتماعی
عنوان:
بررسی بازنمایی زنان در برنامه های صدا و سیما (تحلیل محتوای سریال های تلویزیون)
استاد راهنما:
سرکار خانم دکتر نازنین ملکیان
استاد مشاور:
سرکار خانم دکتر آنی میرزاخانیان
تابستان 1392
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی نرخ نگرش نسبت به زنان در سریالهای تلویزیونی انجام شده است و به بررسی حجم حضور زنان در سریالهای تلویزیونی، گفتمان جنسیتی ارایهشده در سطح فردی، ساختاری و نمادین و نرخ مناسبات جنسیتی کلامی و غیرکلامی در بین کنشگران زن و مرد در سریال های تلویزیونی پرداخته است.
این پژوهش به صورت میدانی و با روش تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان سریالهای تلویزیونی که به صورت تصادفی ساده از میان سریالهای ایرانیای که در سال 1391 برای اولین بار از صدا و سیما پخش شدهاند، انجام گردیده است.
در زمینهی حجم حضور زنان، پژوهش نشان داد که از نظر تعداد نقش، مردان حضور بیشتری از زنان دارند در زمینهی نوع نقش، زنان عموما در نقش دوم حضور دارند و در زمینهی سن بازیگران، زنان حضوری کمرنگ در نقشهای مربوط به سنین پختگی (میانسالی و پیری) دارند.
در زمینهی گفتمان جنسیتی در سطح فردی، زنان مستقل از نظر تعداد نقش و زمان نمایش، حضور کمتری نسبت به زنان وابسته و مردان مستقل دارند.
در زمینهی گفتمان جنسیتی در سطح ساختاری، در مولفهی تقسیم کار جنسیتی، زنان بیشتر در فضای خانگی توصیف شدهاند و در مولفهی قدرت، زنان کمتر به تصمیمگیری و فعل مستقل، به رغم مخالفت مردان پرداختهاند.
در سطح نمادین نیز زنان عموما در فضاهای عرفا زنانه نمایش داده شدهاند.
در زمینهی مناسبات جنسیتی کلامی و غیرکلامی نیز در هر چهار منظر مناسکی شدن رفتار، رتبهبندی کاری، لمس زنانه و عقبنشینی مقبول، زنان نقش کمرنگتری نسبت به مردان دارند
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده…………………………………… و
فصل 1: کلیات پژوهش………………………. 1
1-1 مقدمه ………………………………. 2
1-2 بیان مساله ………………………….. 6
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش …………………. 11
1-4 اهداف ……………………………… 14
1-5 پرسشهای اساسی پژوهش …………………. 15
1-6 تعریف اجزای مساله …………………… 16
فصل 2: ادبیات پژوهش……………………… 18
2-1 مقدمه ……………………………… 19
چهارچوب نظری تحقیق………………………. 21
2-2 پیام و گفتمان ………………………. 23
2-3 رسانه و اجتماع: کارکردهای فرهنگی و اجتماعی رسانه 27
2-4 بازتولید نظام سلطه در رسانه ………….. 32
2-5 جنسیت و گفتمان جنسیتی رسانه ………….. 37
2-6 کلیشهها و طرحوارههای جنسیتی در رسانهها … 44
2-7 زنان، دیگری رسانهها: نظام هویتبخشی زنان در رسانهها 48
2-8 تلویزیون به عنوان رسانهای اجتماعی، کارگزاری فرهنگی 51
2-9 فیلمهای تلویزیونی و بازنمایی، بازتولید و برساخت گفتمان جنسیتی ………………………………………. 56
فصل 3: روش شناسی پژوهش…………………… 66
3-1 مقدمه ……………………………… 67
3-2 جامعهی آماری و روش نمونهگیری …………. 67
3-3 واحد ثبت و واحد تحلیل ……………….. 68
3-4 روش گردآوری دادهها ………………….. 69
3-5 برآورد روایی و پایایی ……………….. 71
فصل 4: یافتههای پژوهش …………………… 73
4-1 مقدمه ……………………………… 74
4-2 بررسی پرسش اساسی اول پژوهش……………. 74
4-3 بررسی پرسش اساسی دوم پژوهش …………… 84
4-4 بررسی پرسش اساسی سوم پژوهش …………… 88
4-5 بررسی پرسش اساسی چهارم پژوهش …………. 94
4-6 بررسی پرسش اساسی پنجم پژوهش ………….. 96
فصل 5: نتیجهگیری ………………………. 104
5-1 پاسخ به پرسشهای پژوهش ………………. 105
5-1-1 پاسخ به پرسش فرعی اول پژوهش ……….. 105
5-1-2 پاسخ به پرسش فرعی دوم پژوهش ……….. 107
5-1-3 پاسخ به پرسش فرعی سوم پژوهش ……….. 108
5-1-4 پاسخ به پرسش فرعی چهارم پژوهش ……… 109
5-1-5 پاسخ به پرسش فرعی پنجم پژوهش ………. 109
5-2 محدودیتهای پژوهش …………………… 111
5-3 پیشنهادات پژوهش ……………………. 112
منابع فارسی……………………………. 113
منابع لاتین…………………………….. 119
چکیده لاتین 125
فهرست جداول
عنوان صفحه
4-1 جدول تعداد نقش زنان در سریالهای تلویزیونی 75
4-2 جدول نوع نقش زنان در سریالهای تلویزیونی .. 76
4-3 جدول سن بازیگران زن و مرد در سریالهای تلویزیونی 78
4-4 جدول وضعیت تاهل بازیگران در سریالهای تلویزیونی 80
4-5 جدول نقشهای درونخانوادگی بازیگران در سریالهای تلویزیونی 82
4-6 جدول شخصیتهای مستقل و وابستهی زنان در سریالهای تلویزیونی 84
4-7 جدول زمان نمایش شخصیتهای مستقل و وابستهی زنان در سریالهای تلویزیونی ……………………………… 86
4-8 جدول وضعیت تقسیم کار جنسیتی در سریالهای تلویزیونی 89
4-9 جدول زمانی تقسیم کار جنسیتی در سریالهای تلویزیونی 89
4-10 جدول تعداد تصمیمگیری مستقل زنان در سریالهای تلویزیونی 91
4-11 جدول تعداد فعل مستقل زنان در سریالهای تلویزیونی 92
4-12 جدول زمانی فعل مستقل زنان در سریالهای تلویزیونی 93
4-13 جدول حضور بازیگران در فضاهای جنسیتی در سریالهای تلویزیونی 94
4-14 جدول وضعیت مناسکی شدن رفتار در سریالهای تلویزیونی 96
4-15 جدول وضعیت رتبهبندی کاری در سریالهای تلویزیونی 98
4-16 جدول وضعیت لمس زنانه در سریالهای تلویزیونی 100
4-17 جدول وضعیت عقبنشینی مقبول در سریالهای تلویزیونی 102
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
4-1 نمودار تعداد نقش زنان در سریالهای تلویزیونی 75
4-2 نمودار میزان حضور زنان در نقش دوم در سریالهای تلویزیونی 76
4-3 نمودار میزان حضور زنان در نقش اول در سریالهای تلویزیونی 77
4-4 نمودار میزان حضور زنان در نقشهای دیگر در سریالهای تلویزیونی 78
4-5 نمودار سن بازیگران مرد در سریالهای تلویزیونی 79
4-6 نمودار سن بازیگران زن در سریالهای تلویزیونی 80
4-7 نمودار وضعیت تاهل بازیگران مرد در سریالهای تلویزیونی 81
4-8 نمودار وضعیت تاهل بازیگران زن در سریالهای تلویزیونی 81
4-9 نمودار نقشهای درونخانوادگی بازیگران مرد در سریالهای تلویزیونی ………………………………………. 83
4-10 نمودار نقشهای درونخانوادگی بازیگران زن در سریالهای تلویزیونی ………………………………………. 83
4-11 نمودار شخصیت بازیگران مرد در سریالهای تلویزیونی 85
4-12 نمودار شخصیت بازیگران زن در سریالهای تلویزیونی 86
4-13 نمودار زمان نمابش شخصیتهای مستقل و وابستهی مرد در سریالهای تلویزیونی ……………………………… 87
4-14 نمودار زمان نمابش شخصیتهای مستقل و وابستهی زن در سریالهای تلویزیونی………………………………. 88
4-15 نمودار تقسیم کار جنسیتی در سریالهای تلویزیونی 90
4-16 نمودار تصمیمگیری مستقل هر جنس به رغم مخالفت جنس دیگر در سریالهای تلویزیونی………………………………. 91
4-17 نمودار فعل مستقل هر جنس به رغم مخالفت جنس دیگر در سریالهای تلویزیونی ……………………………… 92
4-18 نمودار حجم زمانی فعل مستقل هر جنس در سریالهای تلویزیونی 93
4-19 نمودار صحنههای حضور مردان در فضاهای جنسیتی در سریالهای تلویزیونی………………………………. 95
4-20 نمودار صحنههای حضور زنان در فضاهای جنسیتی در سریالهای تلویزیونی ………………………………………. 95
4-21 نمودار میزان شاخصههای مناسکی شدن رفتار در سریالهای تلویزیونی ………………………………………. 97
4-22 نمودار میزان شاخصههای رتبهبندی کاری در سریالهای تلویزیونی 99
4-23 نمودار میزان شاخصههای لمس زنانه در سریالهای تلویزیونی 101
4-24 نمودار میزان شاخصههای عقبنشینی مقبول در سریالهای تلویزیونی 103
مقدمه
ارتباط میان افراد که سبب انتقال مفاهیم، افکار و اطلاعات از فردی به فرد دیگر میشود، شرط اصلی پیدایی و ادامهی زندگی جمعی است؛ زیرا زندگی جمعی انسانها بدون وجود ارزشها، هنجارها، اهداف و حتی تعارضاتی که از طریق ارتباط به وجود میآیند، معنا و مفهومی ندارد. به علاوه، پیدایی و پابرجایی ارزشهای گروهی، هنجارها، محتوای فرهنگی و همچنین روندهای یادگیری اجتماعی و در عین حال تضادهای اجتماعی، فقط از طریق ارتباط به وجود میآید. افراد باید برای زندگی جمعی از اهداف، مقاصد، آگاهیها وهمچنین، از تفکر و برداشت دیگران مطلع گردند تا به ارایهی واکنشی در برابر آنان قادر گردند.
بنابراین، رسانهها، به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی، کارکرد انتقال میراث فرهنگی و اجتماعی و ارزشهای جوامع را بر عهده دارند و گاه نیز میکوشند، حسب نیاز، الگوهای نوینی را به جامعه وارد کنند. در این وضعیت، رسانه به عنوان عامل حفظ و یا تغییر و تحول ارزشها و هنجارهای اجتماعی طرح میگردد.
از سویی دیگر، یکی از ویژگیهای منحصر به فرد دنیای امروز، وجود ارتباطات گستردهی انسانی است، به گونهای که عـصر حاضر را عـصر ارتباطات و جـامعـه امـروز را جامعهی اطلاعاتی خواندهاند. در چنین جامعهای، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی، به عنوان عنصری کلیدی در ارتباطات، نقش مهمی ایفا میکنند. اگر شتاب فرایند پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات مرکز ثقل تحولات فرهنگی در سالهای اخیر باشد، رسانههای جمعی، از میان تمامی ابزارها و فنون جدید، بیشترین تاثیر فرهنگی را دارند. این رسانهها در حفظ وضع موجود، پیدایش عادات تازه و نیز تغییر در باورها و خلق و خوی و رفتار انسانها سهمی شگرف دارند. البته، میزان تاثیر رسانهها و نیز استقبال همگانی از آنها در همهی جوامع یکسان نبوده، تابع متغیر رشد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هر جامعه است، اما این دیدگاه عمومی دربارهی کارکرد رسانهها وجود دارد که رسانههای جمعی باید به حراست از محیط و همبستگی بین اجزای گوناگون جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی کمک کنند (معتمدنژاد، ۱۳۷۵: ۱۸)
نیازمندی انسان امروز به اطلاعات و اخبار، در جهت دستیابی به رفاه بیشتر، بهتر زیستن و ارضای نیاز کنجکاوی، قدرت ساخت انگارهها و شکلدهی افکار عمومی را به رسانهها داده است. رسانهها به عنوان بهترین منابع شکلدهی افکار و تصورات ما از محیط پیرامون، به ویژه در مورد رویدادهایی که خارج از دسترس، دید و تجربهی مستقیم ما قرار دارند، نقش مهم و برجستهای ایفا میکنند.
امروزه، رسانهها از چنان نفوذ، گستره و قدرتی برخوردارند که میتوان گفت اولویت ذهنی و رفتاری ما را تعیین میکنند و اگر چگونه اندیشیدن را نیاموزند، حداقل این که به چه بیاندیشیم را میآموزند، به گونهای که میتوان گفت رسانههای ارتباط جمعی مهمترین شاخصهی جامعهی مدرن به شمار میآیند و در واقع، القا کنندهی کلیهی هنجارهای فرهنگیاند.
رسانهها، با نشر اطلاعات، افکار، ذهنیات و فرهنگ جامعه را شکل میدهند. بر این اساس، انتخابکنندگان و تدوینکنندگان پیام (مدیران رسانهها و عوامل برنامهساز) نقش بسیار مهمی در چگونگی شکلگیری فرهنگ و تحولات آن دارند. در این میان، رسانههای تصویری به ویژه تلویزیون، نقش بسیار پررنگتری دارند، به گونهای که میتوان گفت تلویزیون، از عوامل اصلی در فرایند اجتماعی شدن و انتقال مفاهیم فرهنگی است.
تلویزیون، به دلیل استفاده از دو حس بینایی و شنوایی به طور همزمان، سرعت در انتقال اخبار، کثرت مخاطبان و توانایی پخش همزمان صوت و تصویر، به وسیلهی پرقدرتی در جهت اطلاع رسانی در جهان امروز تبدیل شده است. در زمینهی ویژگیهای این رسانه میتوان گفت:
- تلویزیون همزمان دو حس بینایی و شنوایی را متاثر میکند و همین ویژگی، آن را در جایگاهی برتر از رادیو و مطبوعات قرار میدهد
- برنامههای تلویزیونی برای رسیدن به نظر مخاطبان نیازی به واسطه ندارند
- تلویزیون قادر است همزمان تعداد کثیری بیننده را، به مراتب بیشتر از خوانندگان مطبوعات و شنوندگان رادیو، زیر پوشش پیامهای خود قرار دهد (همان، ۱۴۶).
بنابراین، تلویزیون، به عنوان رسانهای ملی و فراگیر، در زمرهی مهمترین کارگزاران جامعهپذیری عمل میکند. همهی برنامههای تلویزیون حاوی پیام هستند و خواسته یا ناخواسته، معانی و احساسات خاصی را به مخاطب القا میکنند (راودراد، 1382: 168).
تلویزیون به فراهم ساختن چارچوبهای تجربه و نگرشهای کلی فرهنگی که در درون آن افراد، در جوامع امروزی، اطلاعات را تفسیر کرده، سازمان میدهند، کمک میکند. تلویزیون در گسترش شکلهای غیرمستقیم ارتباط در عصر حاضر، به اندازهی کتاب، مجلات و روزنامهها مهم است. تلویزیون شیوههایی را که افراد زندگی اجتماعی را تفسیر کرده، نسبت به آن واکنش نشان میدهند، با کمک به نظم دادن تجربهی ما از زندگی اجتماعی، قالبریزی میکند (گیدنز، 1376؛ 479).
تلویزیون، با مخاطب قرار دادن حس بیننده به جای ذهن او، شرایطی را به وجود میآورد که بتواند با هر بینندهای، با هر سطحی از سواد و ادراک، ارتباط برقرار کند و به آموزش و بازتولید فرهنگی بپردازد؛ بازتولیدی که مبتنی است بر ارایهی تجربیات مشترک از محیط بیرونی و یادگیری آسان و اثربخش تصویری. این بازتولید منجر به شکلدهی به فرهنگ اجتماعی میگردد.
در این زمینه، نمایش جایگاه و نقشی خاص دارد. صنایع فرهنگی، در طول دهه گذشته، نمایش رسانهای را در فضاها و پایگاههای نو تکثیر داده است و خود نمایش یکی از اصول ساماندهنده به اقتصاد، سیاست، جامعه و زندگی روزمره شده است. فرهنگ رسانهای، برای جذب مخاطبان بیشتر و افزایش قدرت، نفوذ و سود خود، هر روزه شیوههای نمایشی و چشماندازهای پیچیده و فنی جدیدتری به کار میگیرد، به گونهای که فرهنگ تصویری سرگرمیهای اطلاعاتی جذابیتی روزافزون دارد.
نمایشهای اغواگر، تحت تاثیر فرهنگ چند رسانهایها، شهروندان و مخاطبان رسانهها و کل جامعهی مصرفکننده را جذب خود کرده، درگیر با شبکهای معنایی از سرگرمی، اطلاعات و مصرف میکند؛ الگویی که اثر عمیقی بر کردارها و پندارهای فردی و اجتماعی دارد. وقتی جهان واقعی به تصاویر ساده تبدیل میشود، تصاویر ساده به موجودات واقعی و تلقینهای ایجادکنندهی رفتارهای هیپنوتیک تبدیل میشود. وقتی تصویر، با بهره گرفتن از ابزارهای رسانهای گوناگون، فرد را وادار به دیدن جهان میکند، دیگر نمیتوان جهان را به صورت واقعی درک کرد و طبیعی است که حس ممتاز انسان، حس بینایی میشود؛ درست همان طور که در دوران گذشته، حس لامسه برتری داشت.
با رشد و توسعهی فناوریهای اطلاعاتی و چند رسانهای جدید، نمایش فناورانه بر شکلگیری خطوط و مسیرهای اصلی و فرعی جوامع و فرهنگهای امروز اثر انکارناپذیری داشته است، به گونهای که نمایش رسانهای یکی از ویژگیهای اصلی و معرف پدیدهی جهانی شدن گردیده است (کلنر، 1385: 164- 162).
در این میان، زنان بهعنوان نیمی از مخاطبان جامعه، اهمیت و نقش خاصی مییابند. تلویزیون میکوشد با کمک ابزار نمایش از طرفی تصویری خاص از زنان جامعه را به بیننده القا نماید و تصویر پذیرفتنی از زن را معین و مشخص نماید و از سویی دیگر، الگوهای رفتاری خاص زنان را شکل دهد.
همچنین، تلویزیون با نمایش تصویر ویژهای از زنان و چگونگی تعامل دیگر اقشار جامعه با آنان، به گونهای برای اقشار مختلف جامعه در برخورد با زنان نیز الگوسازی میکند.
تاریخ بر فراز و نشیب تلویزیون در ایران با جنسیت و مناسبات جنسیتی گره خورده است و گرچه تغییراتی را در عرصهی جنسیت تجربه کرده که خود نشان از همراهی با تحولات اجتماعی دارد، ولی مناسبات جنسیتی تنیده شده در فضای دراماتیک فیلمهای آن، اشکالی را سامان داده است که در بستر تحولات اجتماعی، بار سنت و مدرنیته را به دوش میکشند؛ به گونهای که میتوان گفت صورت پدرسالارانهی روابط جنسیتی، سنت دیرینهی تلویزیون ایران از زمان ظهور تا کنون بوده است (رحمتی و سلطانی، 1383: 10)
بیان مساله
نظام ارتباطی، به عنوان یکی از ارکان اجتماع، با دیگر نظامهای اجتماعی دارای روابط متقابل و پیچیدهای است.
پس میتوان جهان امروز را دنیای الکترونیک دانست که مشخصهی اصلی آن، رسانههای گروهیاند که فاصلهها را از میان میبرند و باعث جهشی اطلاعاتی میگردند و درست به همین دلیل، تاثیرات شگرف فرهنگی و اجتماعی دارند (سورین و تانکارد، 1390: 394).
بر همین مبنا، یعنی بر مبنای تاثیرات فرهنگی و اجتماعی رسانه مبتنی بر تغییر و تحولات ابزار رسانه می شود، از جمله اقشار اجتماعی که به شدت متاثر از تاثیرات اجتماعی و فرهنگی رسانه است، زنان میباشند. زن و مرد، بابت متمایز بودن در ساختار بدنی خود، دو گروه مجزا در جامعه انسانی را تشکیل میدهند. این، در واقع بزرگترین گروهبندیای است که در هر جامعهای میتوان انجام داد. اما این گروهبندی به دنبال خود تفکرات قالبی و کلیشههای جنسیتی را به همراه داشته است. زن و مرد، هر یک به دیگری صفاتی را نسبت میدهند و آن را مختص مردان و یا زنان میدانند و هیچ تفاوتی بین اعضای گروه زنان یا مردان قایل نمیشوند و امکان متفاوت بودن زنان از یکدیگر را امری نزدیک به محال تلقی میکنند.
زنان جامعه ما چندان در بیان مستقل اندیشهها و زندگیشان توانایی نداشتهاند و در بسیاری اوقات، به عنوان افراد فرعی از متن جامعه حذف و به حاشیه رانده شدهاند. بر این اساس، با ایجاد دو نظام ارزشی، مردان اصل و زنان فرع بودهاند. شیوه و سبک زندگی در جامعه ما بر اساس این نگرش، یعنی اصلی – فرعی شکل گرفته است و موجودیت و هستی خانواده نیز در هدفهای اصلی و فرعی معنا پیدا کرده است. زنان در فرهنگ ما هیچگاه نه به صورت افراد مستقل از شوهر یا فرزندان، بلکه همواره در مقام همسر یا مادر نشان داده میشوند. این در واقع در حکم آن است که به شیوهای زیرکانه به جامعه القا کنیم که زنان فقط در مقام همسری وابسته به شوهر یا مادری تابع نیازهای فرزندان، وجود خارجی دارند. (میشل 1376، 127)
تحلیل مناسبات جنسیتی در قلمرو فرهنگ، یکی از اصلیترین طرحهای پژوهش در نظریههای فرهنگ معاصر است. در این حوزه، با تحلیل جنبههای فرهنگ، میکوشند مناسباتی را بیابند که از طریق آن ها، ارزشها و هنجارهای مردسالارانه در جامعه بازتولید میگردند. از این جهت، رسانههای جمعی به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید فرهنگ، بیشترین نقد را به همراه دارند.
در فرهنگ عامه و رسانههای تودهای، معمولا زنان یا به عنوان ابژه و موجودی ابزاری و حاشیهای بازنمایی میشوند و یا – به عنوان مقولهای اجتماعی، مانند مخاطبین، شنوندگان و بینندگان فرآوردههای فرهنگی – نادیده گرفته میشوند. بر این اساس، میتوان گفت گونهای گفتمان جنسیتی بر رسانهها حاکم است.
مقصود از گفتمان جنسیتی، آن گروه از بیانهای معطوف به سلطه است که واجد دو مشخصهی اصلیاند: یکم آن که خواست جنسی اصلیترین مضمون آن هاست و دوم آن که به یک گفتمان هژمونیک بدل شدهاند و به عنوان یک گفتمان عام و شایع، یک دوره از تاریخ اجتماعی ایران را، رقم زدهاند (کاشی، 1385: 12).
به جرات میتوان گفت که اکثر کنشهای اجتماعی به گونهای آمیخته با جنسیتاند (ابراهیمی و کاظمی، 1388: 35). البته نباید از یاد برد که همواره کنشهای متفاوت با سنتهای پایداری که عرف بر اساس آن عمل میکند، واکنشهای تندی را به همراه داشته است و در این میان، شاید زنان بیشتر از مردان به بازتولید سنتهای خانوادگی، روابط محلی و آداب و رسوم سنتی میپردازند (آلکوف، 1385: 62) و در کنار آن ها قانون، سنت و آداب و رسوم جامعه، هر یک به نوعی مسوول این وقفههای عجیب سکوت و سخن گفتن بودهاند (وولف، 1379: 73).
از این نظر، چگونگی بازتولید زبان جنسیتی در کنشها و منشهای اجتماعی از طریق رسانه اهمیت مییابد. این امر، البته در کنشهای تصویری از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تلویزیون با تثبیت موقعیت نابرابر اجتماعی و معناسازی اجتماعی جهتمند آن، در تثبیت و تقویت هنجارهای اجتماعی مردانه در جامعه نقش اساسی بازی میکند. نقش تلویزیون صرفا نشان دادن زنان در نقشهای سنتی نیست، بلکه نقشی اساسیتر در کمک به ارایهی تعریف و شکل معانی اساسی زنانگی و مردانگی ایفا میکند.
به عنوان مثال، در دهه اخیر ساختار سنتی، در اثر فرایندهای جداییناپذیر و به هم پیوستهی کار و آگاهی زنان، زیر سوال رفته است. تحصیلات عالی و اشتغال زنان، از سویی باعث کسب ارزشها، نگرشها و برداشتهای جدیدی گردیده است و از سویی دیگر، سبب دشواری در هماهنگ کردن نقشهای سنتی با نقشهای جدید شده است (ساروخانی و رفعتجاه، 1383). بر این اساس، در بخشی از برنامههای تلویزیونی، زنان با وجود اینکه ممکن است در چهار دیواری خانه به تصویر کشیده شده باشند، اما زنانی هستند درگیر عواطف و فاقد پیچیدگی و البته نیازمند هدایت و راهنمایی به وسیله مردان با کفایت، منطقی و دارای عقل سلیم.
سبک رفتاری زنان و زنانگی در برنامه تلویزیونی تصویری تصادفی و بی دلیل را بیان نمیکند؛ بلکه این بیان نوعی مراسم سیاسی است که موقعیت طبقهی زن را در ساختار اجتماعی تثبیت میکند، نوعی نمایش جنسیتی. (کاظمی و ناظر فصیحی 1386، 139)
درست در همینجا است که رسانهی تلویزیون و نگرش مدیریتی حاکم بر آن اهمیت مییابد. در واقع، تلویزیون در اینجا چیزی بیش از یک رسانه است؛ تلویزیون ابزار قدرت مردانه در جهت حفظ وضع موجود مردانگی و زنانگی میباشد.
تلویزیون به عنوان یکی از ابزارهای مهم اجتماعی سازی در دنیای مدرن، با بازنمایی الگوها و هنجارهای جنسیتی حاکم بر زندگی اجتماعی در قالب اجراهای نمایشگونه، عملا نقش برسازنده و بازتولید کنندهی این هنجارها را در زندگی اجتماعی امروزی برعهده دارد.
از میان برنامههای تلویزیونی، آنچه بیشترین میزان توجه بینندگان در همهی سنین و گروههای مختلف طبقاتی را به خود جلب میکند، سریالهای تلویزیونی است؛ برنامهای که هم برای گذران اوقات فراغت انتخاب میشود و هم میتواند محملی باشد برای آشنایی با دنیای افرادی دیگر و زندگی آنان، از خلال داستانی که به نمایش درمیآید و البته، در خلال این داستان، فرهنگ، آداب و رسوم و روش زندگی شخصیتهای داستان هم به تصویر کشیده میشود.
سرگرمی همیشه مهمترین بستر برای نمایش بوده است، اما در جامعهی سرگرمیهای اطلاعاتی امروزی، سرگرمی و نمایش به نحو قابل توجهی وارد حوزههای اقتصاد، سیاست، جامعه و زندگی روزمره شدهاند. صورتهای کنونی سرگرمی در تلویزیون، در حال تزریق فرهنگ رسانهای در دستگاههای خود هستند. در عصر رسانههای نمایشی، خود زندگی هم تبدیل به یک فیلم میشود و ما زندگی خود را در قالب فیلمی میسازیم که خود هم بازیگر و هم تماشاچی یک نمایش مستمر بزرگ میشویم (کلنر، 1385: 168 – 167).
به سریالهای تلویزیونی نباید تنها به دید یک تفریح و گذران اوقات فراغت نگریست، بلکه رموز و نشانههای موجود در آن، با درگیر کردن مخاطب در طول روایت، پیامهای خود، از جمله پیامهای جنسیتی را انتقال میدهد. از نظر دبور، همبستهی نمایش، تماشاکننده است؛ همان بیننده و مصرفکنندهی منفعل نظام اجتماعی که بر اساس تسلیم، اطاعت و تولید تفاوتهای قابل فروش و بازاری، برنامهریزی شده است.
از این رو، مفهوم تماشا متضمن تمایز میان فاعلیت و انفعال و مصرف و تولید است. جامعهی نمایش، ابزارهای خود را بیشتر از طریق سازوکارهای مصرف، اوقات فراغت، خدمات و سرگرمی بسط میدهد. دبور بیان میدارد که نمایش آن لحظهای است که مصرف به درجهی اشغال کامل زندگی روزمره رسیده باشد. نمایشهای رسانهای آن بخش از پدیدههای فرهنگ رسانهای است که ارزشهای اساسی جامعهی معاصر را در خود دارد و در جهت آشناسازی و وارد کردن افراد به زندگی اجتماعی به کار میآید و بحثها و مناقشات اجتماعی و شیوههای حل آن ها را به نمایش درمیآورد (همان: 166-164).
بر این بنیاد، وسایل ارتباط جمعی نه تنها بازتاب شرایط جامعه هستند، بلکه وظیفهی رهبری و هدایت فکری جامعه را نیز به عهده دارند.
تلویزیون نیز به عنوان یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی، همراه و مانند یکی از اعضا در خانواده حضور دارد و بر آن تاثیر گذاشته، ساخت اجتماعی روابط زن و مرد را متحول میسازد. این تاثیر دو صورت متمایز دارد:
1) با نشان دادن زنان و مردان و ویژگیها و خصوصیات آن ها، که شامل نقش زن و مرد در خانواده نیز میشود، جامعه را به خودآگاهی میرساند. به عبارت دیگر، ساختار روابط جنسیتی و وضعیت موجود آن را نشان میدهد.
2) با نشان دادن وضعیت مطلوب و ارائه پیشنهادها و راه حل های عملی، جامعه را به سوی تحول در ساختار روابط و از جمله، تحول در نقشهای خانوادگی زن و مرد هدایت میکند. به عبارت دیگر، تغییرات آرمانی ساختار روابط جنسیتی را نشان میدهد.
این پژوهش در واقع به همین مساله میپردازد. این پژوهش به دنبال آن است که با تحلیل سریالهای تلویزیونی بررسی نماید که رسانهی تلویزیون در ایران چه نگرش یا نگرشهایی را در مورد زنان بازتاب میدهد، چه الگو یا الگوهایی را نمایش میدهد، وضع موجود را چگونه تبیین و تفسیر میکند و در نهایت، چه تصویری از وضع مطلوب گفتمان جنسیتی جامعهی ایران ارائه میدهد. به طور خلاصه، نرخ نگرش به زنان در سریالهای تلویزیونی چگونه است؟
تعداد صفحه : 161
قیمت :14700 تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : * serderehi@gmail.com
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
14,700 تومانافزودن به سبد خرید