دانشگاه زابل
دانشکده آب و خاک
گروه مرتع و آبخیزداری
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته بیابانزدایی
اثرات اقتصادی- اجتماعی پروژه بین المللی منارید بر شاخص زیست محیطی بیابانزدایی
(مطالعه موردی: هامون شهر- سیستان)
استاد راهنما :
دکتر بهزاد صاحبزاده
استاد مشاور :
مهندس حسین سرگزی
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چكیده
پروژه بین المللی منارید، اولین پروژه چند زمینهای است که بدنبال استقرار مشارکت و انسجام سازمانی در سه سطح مردم، سازمان های دولتی و سازمان های غیر دولتی به منظور مدیریت پایدار سرزمین با تأکید بر مدیریت پایدار منابع طبیعی آغاز به فعالیت نموده است و علیرغم مشکلات عدیدهای که بر سرِ اجرای آن وجود دارد، با مؤفقیت در منطقه در حال اجرا است. با توجه به لزوم آگاهی دقیق از بازده و تطابق پروژه با شرایط منطقهای، ارزیابی عملکرد پروژه و آثار زیست محیطی آن و نگرش اهالی منطقه در زمینه آثار این پروژه، این تحقیق با هدف بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی پروژه بین المللی منارید بر شاخص زیستمحیطی بیابانزدایی، از دیدگاه ساکنان روستاهای پایلوت در سایت هامونشهر سیستان انجام شد. چهار روستای پایلوت در پروژه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و حجم نمونه با بهره گرفتن از فرمول Best survey software، 147 ( و برای دقت بیشتر 150) خانوار به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات بدست آمده از طریق نرم افزار آماری SPSS ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آثار زیستمحیطی پروژه از طریق آزمونهای تفاوت میانگین T و Anova در سطح آزمون 5%، برای تمامی پارامترها به جز وضعیت مسکن، مثبت و معنیدار بدست آمد. تأثیر اجرای پروژه از طریق آزمون معنیدار chi- square در سطح اطمینان 99% برای شاخص معیشت و درآمد تحت متغیّر اقتصادی در سطح کم و شاخص های اشتغال و سرمایه گذاری در سطح متوسط، شاخص بهداشت و امکانات رفاهی تحت متغیّر اجتماعی در سطح زیاد، سواد و آموزش، مهاجرت و مشارکت در سطح متوسط، معنیدار شد. همچنین شاخص بیابانزدایی تحت متغیّر زیستمحیطی در سطح متوسط معنیدار بدست آمد. اثرات اقتصادی- اجتماعی پروژه بر شاخص بیابانزدایی منطقه به روش آزمون همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت و نتایج ماتریس همبستگی برای شاخص های اشتغال، سرمایه گذاری، معیشت و درآمد، سواد و آموزش و مشارکت رابطه مثبت و معنیدار در سطح آزمون 1%، مثبت و معنیدار برای شاخص بهداشت و امکانات رفاهی در سطح آزمون 5% و معکوس و معنیدار برای شاخص مهاجرت در سطح آزمون 1% را نشان داد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان میدهد شاخص های سرمایه گذاری، سواد و آموزش و معیشت و درآمد به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیّر وابسته یعنی بیابانزدایی در منطقه داشته است. نتایج این تحقیق مؤثر بودن عوامل اقتصادی و اجتماعی را بر میزان مشارکت ساکنان و مؤفقیت طرحهای زیستمحیطی کاملاً روشن میسازد، لذا مطالعه و توجه به مسائل اقتصادی و اجتماعی ساکنان در جهت احیاء و توسعه منابع طبیعی منطقه کاملاً ضروری میباشد.
کلمات کلیدی: توسعه پایدار، منارید، مقابله با بیابان ( بیابانزدایی)، مشارکت مردمی، هامونشهر.
فهرست مطالب
عنوان …………. صفحه
3-1- اهمیّت وضرورت انجام پژوهش…. 7
7-1- معرفی پروژه بین المللی منارید. 11
8-1- چارچوب نظری پژوهش…. 13
1-8-1- مفاهیم مشارکت… 13
2-8-1- تاریخچه مشارکت… 14
3-8-1- ارزشیابی مشاركتی روستایی (PRA) 14
4-3-8-1- احساس لذت و شادمانی از ارزشیابی.. 15
1-4-8-1- مشارکت تحمیل شده 16
2-4-8-1- مشارکت ابزاری.. 16
3-4-8-1- مشارکت توسعهای.. 16
5-8-1- نظریه های مشارکت… 17
1-5-8-1- نظریه مهاتما گاندی.. 17
2-5-8-1- نظریه ژلیوس نیرره 17
3-5-8-1- نظریه عبید الله خان.. 17
4-5-8-1- نظریه ویتز. 18
5-5-8-1- نظریه فریدمن و ویوور 18
6-5-8-1- نظریه کاردل انگیز (شارل فوریه) 18
9-1- مدیریت مشارکتی.. 18
10-1- ضرورت مشارکت در توسعه پایدار روستایی.. 19
11-1- نقش مشارکت مردمی در توسعه پایدار روستایی.. 20
12-1- مشارکت جوامع محلّی در مدیریت پایدار منابع طبیعی و کشاورزی.. 20
13-1- تعاریف واژه ها و متغیرها 21
1-13-1- مفهوم توسعه. 21
2-13-1- توسعه اقتصادی.. 21
3-13-1- توسعه اجتماعی.. 22
4-13-1- مفهوم پروژه 22
5-13-1- مسائل زیستمحیطی.. 22
6-13-1- شاخص های زیستمحیطی.. 22
7-13-1- بیابانزایی.. 23
8-13-1- بیابانزدایی.. 23
9-13-1- مدیریت مشارکتی در منابع طبیعی.. 23
10-13-1- طرحهای مدیریت منابع طبیعی.. 24
11-13-1- مفهوم انسجام سازمانی.. 24
12-13-1- صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی (GEF) 24
13-13-1- برنامه عمران سازمان ملل متحد(UNDP) 25
فصل دوم: مروری بر تحقیقات انجام شده
1-2- پژوهشهای انجام گرفته در داخل کشور 27
2-2- پژوهشهای انجام گرفته در خارج از کشور 31
پیش درآمد. 35
1-3- مروری بر جغرافیای منطقه مورد مطالعه. 35
1-1-1-3- وضعیت اقتصادی روستای كیخا 37
2-1-1-3- وضعیت اجتماعی روستای كیخا 37
1-2-1-3- وضعیت اقتصادی روستای بلند. 38
2-2-1-3- وضعیت اجتماعی روستای بلند. 38
1-3-1-3- وضعیت اقتصادی روستای پودینه. 38
2-3-1-3- وضعیت اجتماعی روستای پودینه. 39
1-4-1-3- وضعیت اقتصادی روستای سنچولی.. 39
2-4-1-3- وضعیت اجتماعی روستای سنچولی.. 40
1-2-3- نوع مطالعه و روش اجرا 40
4-2-3- ابزار تحقیق و روش تجزیه و تحلیل.. 42
5-2-3- بررسی متغیّرها و شاخص های مورد پژوهش…. 43
6-2-3- تعیین روایی و پایایی پژوهش…. 45
پیش درآمد. 48
1-1-4- جنسیت پاسخگویان ساکن روستاهای پایلوت.. 49
2-1-4- روستای محل سکونت پاسخگویان.. 50
8-1-4- اراضی زیرکشت به کمک پروژه 56
11-1-4- فعالیتهای اقتصادی موردعلاقه. 59
12-1-4- فعالیتهای زیستمحیطی موردعلاقه. 60
1-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس جنسیت… 61
2-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس روستا 62
3-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس سطح تحصیلات ساکنان.. 63
4-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس شغل سرپرست… 64
5-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس سابقه سکونت… 65
6-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس میزان اراضی.. 66
7-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس میزان اراضی زیرکشت… 67
8-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس درآمد کشاورزی.. 68
9-2-4- آثار زیستمحیطی پروژه منارید براساس وضعیت مسکن.. 69
3-4- تأثیر اجرای پروژه بر متغیّرهای اقتصادی و اجتماعی.. 70
1-3-4- تأثیر اجرای پروژه بر شاخص اشتغال.. 70
2-3-4- تأثیراجرای پروژه بر شاخص سرمایه گذاری.. 72
3-3-4- تأثیر اجرای پروژه بر شاخص معیشت و درآمد. 73
4-3-4- تأثیر اجرای پروژه بر شاخص سواد و آموزش… 75
5-3-4- تأثیر اجرای پروژه بر شاخص مهاجرت.. 76
6-3-4- تأثیر اجرای پروژه بر شاخص بهداشت و امکانات رفاهی.. 78
7-3-4- تأثیر اجرای پروژه بر شاخص مشارکت… 80
8-3-4- تأثیر اجرای پروژه بر شاخص بیابانزایی.. 83
1-4-4- رابطه اشتغال با آثار زیستمحیطی پروژه منارید. 84
2-4-4- رابطه سرمایه گذاری با آثار زیستمحیطی پروژه منارید. 84
3-4-4- رابطه معیشت و درآمد با آثار زیستمحیطی پروژه منارید. 85
4-4-4- رابطه سواد و آموزش با آثار زیستمحیطی پروژه منارید. 86
5-4-4- رابطه مهاجرت با آثار زیست محیطی پروژه منارید. 86
6-4-4- رابطه بهداشت و امکانات رفاهی با آثار زیستمحیطی پروژه منارید. 87
7-4-4- رابطه مشارکت با آثار زیستمحیطی پروژه منارید. 88
5-4- تحلیل رگرسیون عوامل اقتصادی و اجتماعی پروژه منارید بر شاخص بیابانزدایی.. 89
6-4- نتیجه گیری کلی.. 91
7-4- محدویتهای پژوهش…. 92
منابع و مآخذ. 96
ضمائم. 103
Abstract 110
در ارتباط با مسائل اجتماعی و اقتصادی بیابانزایی باید این واقعیت را قبول كرد كه مسائل و مشكلات فعلی بیابان و بیابانزایی در ایران صرفا مشكلات فنی و تكنیكی نیست بلكه مسائل ساختاری و اجتماعی و چه بسا سیاسی است. در حوزه وسیع و گسترده بیابان بیشترین ارتباط با جوامع روستایی است، بنابراین شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه روستایی از جمله توفیقات كاری مطالعات و پروژه ها محسوب می شود. وضع جوامع روستایی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی ویژگیهای خاص خود را دارد. ارتباط این جامعه با محیط اطراف خود در طول زمان باعث بوجود آمدن روابط و عرف خاصی در سطح روستا گردیده كه بسته به شرایط محیط در مناطق مختلف متفاوت است، بنابراین در هر برنامهای كه در ارتباط با جامعه روستایی باشد، شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی روستا و عملكرد آن ضرورت دارد و بدون توجه به آن هر گونه طرحی نه تنها با مؤفقیت همراه نخواهد بود بلكه باعث بروز ناهماهنگی و به هم زدن ساختار سنتی اجتماعی و اقتصادی روستا نیز خواهد شد. فعالیتهای چند دهه اخیر بیابانزدایی تا حدودی گویای این واقعیت است، زیرا در اغلب طرحهایی كه تاكنون به مرحله اجرا درآمده به وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم كمتر توجه شده است به طوری كه مردم در مقام معارضه با منابع طبیعی بوده اند. در این زمینه بایستی خلاء ناشی از ضعف فرهنگی به ویژه فرهنگ منابع طبیعی به طریقی پر شود. ضمن آنكه اقدامات قانونی در برابر متجاوزین به منابع طبیعی برای هر قشری از جامعه با قاطعیت اجرا گردد.
به نظر کارشناسان از دیدگاه شرایط زیستمحیطی، جهان امروز با چهار مشکل جدی و عمده شامل افزایش میزان آلودگی هوا، آلودگی آبها، تخریب لایه اوزون و تخریب سرزمین یا بیابانزایی مواجه است که از میان چهار مشکل فوق مسئله بیابانزایی اهمیت بیشتری دارد، زیرا از یک سو کشور ما به دلایل شرایط خاص اقلیمی و موقعیت جغرافیایی در معرض این پدیده است و از سوی دیگر این مسئله درد مشترک کشورهای جهان سوم است (سلطانیه 1383). بیابانزایی به مفهوم تخریب سرزمین یا کاهش توان بیولوژیکی در مناطق خشک و نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب تحت تأثیر دو دسته عوامل طبیعی و انسانی است (عبدینژاد 1386). Logo (2000) نیز بیابانزایی را فقر اکوسیستم در نواحی خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب معرفی نموده و این فقر را نتیجه فعالیتهای بی رویه انسان و خشکسالی میداند. این پدیده، فعّالانه در حال تکوین است و تأثیر جدّی بر روند زندگی بسیاری از انسانها به ویژه روستائیان گذاشته است. این وضعیت به دلایل گوناگون از جمله عدم بهره برداری صحیح از منابع طبیعی مناطق خشک و نیمهخشک، افزایش روزافزون جمعیت، مسائل اجرایی، عدم شناخت فرهنگ منابع طبیعی و … پدید آمده است. سالیان طولانی نیز دستگاههای ذیربط برای حل این مشکل کوشیدهاند ولی متأسفانه کمتر با مؤفقیت همراه بوده است. در این زمینه اگر به جلب مشارکت مردم در احیاء سرزمین توجه نشود مسلماً صرف بودجه های اختصاص داده شده چندان با مؤفقیت همراه نخواهد بود. نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد که مهار رشد بیابان از عهده دولت بر نمی آید مگر اینکه سرمایه گذاری شایسته در مورد جلب مشارکت روستائیان در زمینه بیابانزدایی سرلوحه طرحها و فعالیتها قرار گیرد. بدیهی است که جلب این مشارکت هم کار آسانی نیست و باید از جهات مختلف درباره آن به تحقیق پرداخت و عوامل مؤثر در جلب مشارکت در این زمینه بررسی شود، چرا که شناسایی این عوامل مقدم بر اجرای هرنوع کار برای کنترل بیابان میباشد.
امروزه تمام تلاشها در جهت توسعه انسانی در راستای کاهش تهدیدها و افزایش فرصتها است. در کشورهای توسعه یافته، شکل گیری NGO[1]ها (سازمان های غیر دولتی) از واجبات است و در هر کار و پروژهای بایستی سهم سازمان های دولتی، مردم و NGO، مشخص باشد. در نتیجه در امر حفظ منابعطبیعی امکان مشارکت وجود دارد اما مشارکتی پیچیده و همهجانبه که در این خصوص نمی توان سادهاندیشی کرد. ساختار جمعی، شرایط قبل و حال مردم و لایه های روانشناختی بایستی صورت بگیرد و الگوی در نظر گرفته شده بایستی انعطافپذیر بوده و با شرایط حال مطابقت کند، تکبخشی نباشد و بدون شناخت با محیط پژوهشی طراحی نگردد و آسیبشناسی هر کدام از اضلاع مثلث ( دولت، مردم و NGO ) به خوبی صورت گرفته باشد (گزارش 1 توسعه یاران مهر، 1392).
2-1- بیان مسئله
یکی از عوامل محدودیت مدیریت جامع منابع طبیعی، منابع علمی است. منابع اطلاعاتی در رابطه با ماهیّت، گستره و شدت تخریب منابع طبیعی در مناطق مختلف کشور محدود میباشد و گرایش به سمت تمرکز بر علائم مشهود تخریب سرزمین، نسبت به پرداختن به علتهای اصلی آن، بیشتر است. جمع آوری و هماهنگسازی اطلاعات از منابع و بخشهای مختلف به علّت پیچیدگی و وسعت مطالب، محدودیت بزرگی به شمار میرود. علاوه بر این، تلفیق موضوعات اقتصادی- اجتماعی و زیستمحیطی، پرداختن به توسعه پایدار را کاری دشوار می کند. در رابطه با مدیریت پایدار منابع طبیعی در ایران و مقابله با بیابانزایی ابتکارات و اقداماتی انجام گرفته شده است، اما این ابتکارات عمدتاَ در سطح محلّی بوده و مستندسازی فرایندهای کاری و آموزه ها انجام نگرفته و یا خیلی کمرنگ بوده است. در نتیجه، دسترسی به اطلاعات و تجارب مؤفق که میتوانست مورد بهره برداری پروژه ها و ابتکارات جدید قرار بگیرد، بهراحتی میسّر نیست. از طرفی عدم یکپارچگی و جامعیت مدلهای متعارف توسعه، باعث بروز بحران در پایداری سرزمین، تهدید و تخریب منابع طبیعی، عدم عدالت و ناپایداری در بهره وری اقتصادی، مشکلات زیستمحیطی، چالشهای بهداشت سلامت، فرسایش، مرگ بیولوژیکی، بحران آب، بحران نیترات، افزایش گازهای گلخانهای و بهم خوردن تعادلهای بومشناختی در سرزمین میگردد. به همین دلیل در راهبردهای نوین برای تحقق توسعه پایدار به جای تأکید بر انتقال خدمات، اقدامات فیزیکی و سخت افزاری و انتقال تکنولوژیهای جدیدتر، ارتقاء مهارت ها در اعمال مدیریت مشارکتی مبتنی بر چرخه اطلاعات، نقش اصلی را بر عهده دارند که با هدف توانمندسازی و دخالت آگاهانه جوامع محلی به ویژه در بخش روستایی و کشاورزان کوچک در چارچوب عملیات تحقیق- توسعه محقق می شود.
توجه به سه سرمایه بزرگ اجتماعی1، فیزیکی2و انسانی3در برنامه ریزی محلّی بسیار مؤثر است. یکی از ابزار برنامه ریزی محلّی، توجه به مشارکت فعال و همه جانبهی افراد جامعه در تمام ابعاد مختلف توسعه و دیگری توجه کافی به دانش بومی افراد جامعه است. سازمان های مردم نهاد با آگاهسازی و جلب اعتماد و بالا بردن سطح مشارکت، سرمایه اجتماعی را تقویت کرده و راه را برای توسعه اجتماعی هموار میسازند (سواری و همکاران، 1391).
بررسی مسائل اجتماعی مشارکت و رابطه آن با پدیده بیابانزایی نشانگر اهمیت فوقالعادهی آن در حل مسائل بیابانزایی است. اگر بیابانزایی انسانساخت (در مقابل بیابانزایی طبیعی) را نتیجه روابط نامناسب انسان با طبیعت و محیطزیست بدانیم، كه در دهههای اخیر با شدت بیشتری رو به افزایش نهاده، ابعاد كمّی عنصر انسان در قالب عوامل جمعیتی و ابعاد كیفی عنصر انسان در قالب رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی او تأثیر بهسزایی در بروز این پدیده دارد (فیروزنیا، 1383). بنابراین تعداد جمعیت (سرمایه انسانی) و ابعاد كیفی عوامل انسانی نقش بهسزایی در زمینه بیابانزایی و مقابله با آن ایفا میكند (احمدی و همکاران، 1391) و نیاز به مشارکت، استفاده از دانش بومی را اجتناب ناپذیر می کند.
در توسعه اجتماعی، اعضاء جامعه نقش اصلی را در فرایند توسعه دارند و به عنوان عوامل فعّال، درگیر مسائل پیرامون خود شده و به فعالیت وا داشته میشوند. در مورد عواملی که زندگیشان را تحت تأثیر قرار میدهد مانند تدوین و اجرای سیاستها، برنامه ریزی، توسعه و ارائه خدمات و تغییرات آنها مشارکت خواهند کرد (sahebzadeh and nobaya، 2011).
زیرساختهای روستایی را میتوان سرمایه های عمومی و اجتماعی روستاها دانست که توسعه آن باعث بهبود شرایط و کیفیت زندگی و معیشت مردم محلی و ارتقای کارایی زندگی اجتماعی و اقتصادی آنها خواهد شد. مثلاً توسعه زیرساختهای خدمات بهداشتی و آموزشی، باعث بهبود کیفیت منابع انسانی و افزایش توانایی های آنها (در جایگاههای فردی و اجتماعی) خواهد شد. این فعالیتها جزء سرمایه های فیزیکی قرار می گیرند (رضویان و همکاران، 1388).
دردیدگاههای سنتی مدیریت توسعه، سرمایههای اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا میکردند اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایهاقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایهها به طور بهینه انجام نخواهد شد. در جامعهای که فاقد سرمایه اجتماعی است، سایر سرمایهها تلف میشوند. از اینرو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل اساسی برای نیل به توسعه پایدار محسوب می شود.
از نقطه نظر مدیریتی، اتخاذ یک استراتژی مبتنی بر ملاحظات بیوفیزیکی، می تواند علاوه بر تأمین منافع معیشتی، سرمایه گذاری بیشتر در زمینه مدیریت پایدار سرزمین را به ارمغان آورد. فعالیتهایی نظیر مدیریت جامع محصولات کشاورزی در سطح مزرعه، ایجاد انگیزه برای کشاورزی پایداردر جوامع روستایی، انتقال دانش و فناوری و به کارگیری سیاستهای تأثیرگذار در سطح ملی و منطقهای در راستای افزایش امنیت شغلی، برای رسیدن به راهکارهای پایدار در زمینه چالشهای زیستمحیطی، بسیار ضروری است.
در 22 اسفندماه سال1351، توافقنامهای میان دولتهای ایران و افغانستان مبنی بر اجازهی ورود 26 m3/s آب (850 میلیون مترمکعب در سال) از رودخانه هیرمند به ایران امضاء شد ولی متأسفانه در زمان رژیم طالبان (1996) اجرای توافقنامه متوقف و منجر به وقوع فاجعهای زیستمحیطی و اقتصادی- اجتماعی در استان سیستان و بلوچستان شد، به طوری که به شدت موجب روند نزولی شاخص های اکولوژیکی و انسانی گردید (افشاری،1391).
قیمت :14700 تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : * parsavahedi.t@gmail.com
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
14,700 تومانافزودن به سبد خرید