دانشگاه شیراز
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
پایاننامه کارشناسی ارشد در رشته زبان شناسی همگانی
بررسی تأثیر قدرت و جنسیت بر گزینش راهبردهای معذرتخواهی در زبان فارسی
استاد راهنما:
دکتر مهرزاد منصوری
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
یکی از کنشگفتارها، کنشگفتار معذرتخواهی است که در ارتباطی دوسویه با عوامل اجتماعی قرار دارد. دو عامل مهم اجتماعی که در کنشگفتارها و به تبع آن کنشگفتار معذرتخواهی تأثیری مستقیم دارند عوامل جنسیت و قدرت میباشند که هردو در یک بازهی مشخص زمانی میان دو فرد یا دو گروه ثابت میباشند. درک و دریافت میزان و چگونگی اثر هریک از این دو عامل در گزینش راهبردهای معذرتخواهی جداگانه و در مقایسه با هم می تواند در درک، شناخت، و بهبود کارکردهای توانش ارتباطی و تعامل افراد با درجات متفاوت یا یکسان اجتماعی و نیز با دو جنس مخالف یا یکسان زن و مرد موثر واقع شود. درک وتولید کنشگفتارها و به ویژه کنشگفتار معذرتخواهی ضرورتی است که مستلزم توجه و تحقیق در هر جامعه زبانی میباشد. پژوهش حاضر، به بررسی راهبردهای معذرتخواهی در جامعه زبانی فارسی برمبنای تفاوتهای جنسیتی و تفاوت سطح قدرت از طریق بررسی و مقایسههای آماری، کمی و کیفی نتایج پرداختهاست. به این منظور ابتدا یک پرسشنامه تشریحی شامل ده سئوال براساس چارچوب سوگیموتو(1997) طرح و در میان صد نفر (پنجاه زن و پنجاه مرد) توزیع گردیدهاست. نتایج بر اساس داده های بهدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست. تحلیل آماری نشان داد که نه تنها بین جنسیت و راهبردهای عذرخواهی، و نیز قدرت و راهبردهای عذرخواهی ارتباط معنیداری وجود دارد، بلکه تعامل جنسیت و قدرت نیز با راهبردهای معذرتخواهی دارای ارتباطی معنیدار است؛ به عبارت دیگر جنسیت فرد و سطح قدرت او نسبت به مخاطب، هم مستقل از هم و هم در تعامل با هم، به صورت ناخودآگاه در انتخاب شیوه و راهبرد عذرخواهی او موثر میباشند. براساس یافته های این پژوهش مردان نسبت به زنان و نیز افراد در سطح قدرت بیشتر نسبت به افراد در سطح قدرت کمتر و خنثی در عذرخواهی از خصوصیات متفاوتی برخوردار بودند.
کلیدواژگان: کنشگفتار- انواع راهبردهای معذرتخواهی- معذرتخواهی و جنسیت- معذرتخواهی و قدرت
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه
1-1- مسأله تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………….. 2
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق……………………………………………………………………………………………………. 8
- 3- هدف تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………… 9
- 4- روش تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………… 9
1-5- سؤالات تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………….. 11
- 6- ساختار تحقیق……………………………………………………………………………………………………………. 11
فصل دوم: مبانی نظری
2-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………… 13
2-2- زبانشناسی اجتماعی و کاربردشناسی ……………………………………………………………………………… 14
2-4- رخداد گفتاری (واقعهی گفتاری) ………………………………………………………………………………………. 18
2-5- کارکرد زبان و اصول محاورهای…………………………………………………………………………………………… 20
2-6- کنشگفتار…………………………………………………………………………………………………………………………….. 24
2-7- نظریهی ادب ……………………………………………………………………………………………………………………….. 30
فصل سوم: پیشینه تحقیق
3-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………….. 36
3-2- پژوهشهای زبانشناسان غیرایرانی……………………………………………………………………………………. 36
3-2-1-کنشگفتار معذرتخواهی ……………………………………………………………………………………………… 36
3-2-2- راهبردهای معذرتخواهی ……………………………………………………………………………………………. 40
3-2-3- معذرتخواهی و جنسیت …………………………………………………………………………………………….. 46
3-2-4- معذرتخواهی و قدرت…………………………………………………………………………………………………… 50
3-3- پژوهشهای زبانشناسان ایرانی………………………………………………………………………………………….. 52
3-3-1-کنشگفتار معذرتخواهی و راهبردهای معذرتخواهی……………………………………………….. 52
3-3-2- معذرتخواهی و جنسیت …………………………………………………………………………………………….. 55
عنوان صفحه
3-3-4- معذرتخواهی و قدرت…………………………………………………………………………………………………… 57
فصل چهارم: یافته ها
4-1- مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………..60
4-2- میزان و نوع راهبردهای معذرتخواهی در گویشوران……………………………………………………… 60
4-3- میزان و نوع راهبردهای معذرتخواهی در دو جنسیت زن و مرد………………………………….. 74
4-4- جنسیت و راهبردهای معذرتخواهی……………………………………………………………………………….. 77
4-5- میزان و نوع راهبردهای معذرتخواهی در سه سطح قدرت…………………………………………… 79
4-6- قدرت و راهبردهای معذرتخواهی……………………………………………………………………………………. 83
4-7- تعامل جنسیت و قدرت و راهبردهای معذرتخواهی………………………………………………………. 85
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
5-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………………………….89
5-2- بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………….. 90
5-2-1- پاسخ پرسشهای تحقیق………………………………………………………………………………. 90
5-2-2- نکات کلی تحقیق………………………………………………………………………………………. 92
5-3- محدودیتهای پژوهش………………………………………………………………………………………… 94
5-4- پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی………………………………………………………………. 95
فهرست منابع و ماخذ
منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………. 99
منابع انگلیسی………………………………………………………………………………………………….. 103
پیوست: پرسشنامه راهبردهای معذرت خواهی ………………………………………………… 107
مسأله تحقیق
یکی از حوزههای کاربرد زبانشناسی عبارت است از زبانشناسی اجتماعی که به مطالعه تاثیرات عوامل اجتماعی بر نحوه استفاده از زبان می پردازد. در تعریفی دقیقتر جامعهشناسی زبان یا زبانشناسی اجتماعی آن دسته از بررسیهای زبانی را دربر میگیرد که با ملاکهای اجتماعی از جمله طبقهی اجتماعی، میزان تحصیلات، سن، جنسیت، ریشه قومی و….. مرتبط میباشند.
پژوهش در حوزه آن دسته از ارتباطات درونفردی که به آنها زبانشناسی اجتماعی خرد[1] میگویند شامل مباحث کنشگفتارها، تحلیلهای محاورهای، رخدادهای زبانی، توالیهای پارهگفتاری و نیز گویشهای اجتماعی است(ریچاردز و اشمیت،2002). درحالیکه زبانشناسی اجتماعی کلان[2] مباحث دیگری مانند برنامهریزی زبانی، تغییر زبانی، حفظ زبان، جایگزینی زبانی و تحدید یا گسترش تعاملات جوامع زبانی… را دربر میگیرد(واردها،1990)
بنا به آنچه گفته شد در بررسیهای پیرامون گوناگونیهای زبانی با در نظر گرفتن پیشینهی اجتماعی گویندگان، بر مبنای ملاکهای طبقهی اجتماعی، تحصیلات، سن، جنسیت و برخی معیارهای اجتماعی دیگر، گویش اجتماعی[3]در افراد و گروهها تثبیت می شود(یول، 1996)؛ اما زبانشناسی اجتماعی بیش از پیش به اینگونه معیارهای اجتماعی ارزش دادهاست تا آنجا که آن معیارها را در تحلیل کلام موثر دانستهاست؛ یکی از دیدگاه هایی که در پیدایش چنین تفکری نقش بسزایی داشتهاست آراء هایمز است. هایمز(1974) مردمشناس آمریکایی برای اولین بار اصطلاح ارتباط قومنگارانه را مطرح کرد. ارتباط قومنگارانه به بررسی این موضوع می پردازد که افراد جامعه با آنکه به طبقات خاصی با فرهنگ خاص خود تعلق دارند چگونه با یکدیگر گفتگو می کنند و چگونه روابط اجتماعی حاکم بر افراد بر انتخاب گونهی زبانی که به کار میبرند تاثیر میگذارد و یا موضوعاتی همچون روابط بین کودکان و بزرگسالان ، مصاحبهها، مکالمات تلفنی، رعایت نوبت سخنگفتن چگونه بین گوینده و شنونده تنظیم می شود(هایمز (1974). به نقل ازلطفی پور، 1372). هایمز زبان را به عنوان دانش معرفی نمود اما جنبه محسوس آن را به جنبههای جامعه شناسی زبان که برخاسته از توانش ارتباطی است، مرتبط دانست و مفهوم توانش ارتباطی را مطرح نمود. هایمز(1972) معتقد است: کسی که دارای توانش ارتباطی است باید بداند که یک صورت زبانی تا چه حد مناسب یک بافت اجتماعی معین است و نیز از میزان بسامد و تازگی یا کاربرد یک صورت زبانی و میزان احتمال وقوع آن مطلع باشد. از نظر او تعریف توانش زبانی انسانها به صورتی که در زندگی روزمرهی آنها مورد استفاده قرار میگیرد باید از توصیف جملات دستوری فراتر رود. او اذعان میدارد که کودک در شرایط عادی و طبیعی دانش جملههای زبان را نه تنها از نظر دستوری بودن بلکه از نظر مناسب بودن نیز کسب مینماید. بدین ترتیب هایمز با بسط زبانی، صحت یک صورت زبانی را تنها به صورت دستوری کافی ندانسته بلکه کاربرد صحیح آن را در چارچوب قوانین و قراردادهای اجتماعی و فرهنگی نیز ضرورری میداند. این روش بررسی و توصیف کاربرد صورتهای زبانی و توانش ارتباطی روش « قومنگاری گفتار » نام گرفتهاست. در چارچوب این روش واحد بررسی و تحلیل زبان تنها جمله نیست بلکه رویداد گفتاری است. از نظر هایمز(1972) رویداد گفتاری یک تعامل اجتماعی است که در آن زبان نقشی عمده ایفا می کند(همان). البته در اکثر فعالیتهای انسانی گفتار یا زبان به کار میرود، ولی تنها در پارهای از آنها گفتار و یا قوانین تعامل زبانی تعیین کننده خود تعامل به حساب میآیند. در یک محاکمه، سخنرانی، دفاع از پایان نامه ی دانشگاهی، مصاحبه و یا مکالمهی تلفنی نقش زبان و گفتار حیاتی است و بدون وجود آن رویداد یا تعامل موجودیت خود را از دست میدهد. در پارهای دیگر از تعاملات اجتماعی مانند رویدادهای ورزشی یا رفتن به گردش، زبان نقش چندان عمده ای ایفا نمی کند. هایمز اینگونه تعاملات را موقعیتهای گفتاری مینامد. در واقع رویداد گفتاری که ریشه در عوامل و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد، تعیین کننده قوانین حاکم بر تعاملات زبانی است. واحد زبانی در هر رویداد، کنش زبانی است نه جمله. البته نحوهی اجرای هر کنش زبانی و نیز آرایش کنشهای زبانی در چارچوب رویداد گفتاری مربوطه تعیین میگردد.
یکی از زیرمجموعههای زبانشناسی که در اواخر دهه 1970 ظهور کرد [4]کاربردشناسی است که نشان میدهد افراد چگونه به درک و تولید یک کنش ارتباطی یا کنش گفتاری در یک موقعیت زبانی که اغلب مکالمه است موفق میشوند(تی جی تانگ،2004).
برنشتاین(1973)وگامپرز(1977،1982)اذعان داشتند که کاربردشناسی با درک ژرفساخت و تعاملات بینافردی و شفاهی به یاری زبانشناسی اجتماعی میآید. براون ولوینسون(1987) نیز کاربردشناسی و زبانشناسی اجتماعی را در بررسی کنشگفتارها و کاربرد آنها مرتبط میدانند. وجه مشترک این دو مبحث مطالعه زبان در بافت اجتماعی است.
زبانشناسی اجتماعی و کاربردشناسی به عنوان دو حوزه منشعب از زبانشناسی، در سطح مشترکی به نام کاربردشناسی اجتماعی[5]در تعامل قرار میگیرند. کاربردشناسی اجتماعی به مناسببودن معنا در بافت اجتماعی می پردازد. (لیچ، 1983) میگوید: توانش کاربردشناسی دانش و بهره گیری گوینده از قوانین تناسب و ادب است که نشان میدهد گوینده چگونه کنشگفتارها را درک و تولید می کند(تی جی تانگ، 2004). کنشگفتارها یکی از مباحث کلیدی کاربردشناسی در علم زبانشناسی محسوب میشوند.کنشگفتارها را میتوان به شش دسته تقسیم کرد: 1) معذرتخواهی[6] 2) انتقاد[7] 3) مدح[8] 4) امتناع یارد[9] 5) تقاضا[10] 6) پیشنهاد[11]( تی جی تانگ، 2004). یکی از کنشگفتارهای مورد ذکر کنشگفتار عذرخواهی است. نقش عذرخواهی حفظ هماهنگی میان گوینده و شنونده است. افراد زمانی عذرخواهی می کنند که تصور کنند از هنجاری اجتماعی تخطی کرده اند(الشتین و کوهن، 1983). معذرتخواهی می تواند وجهه گویندهی خود را به خطر بیندازد(تهدید وجهه)[12] و در نتیجه نیازمند دقت و بررسی میباشد؛ در حقیقت زمانی که گویندهای معذرتخواهی می کند با ابراز خشوع خویش، عملی تهدیدکننده وجهه برای خود (گوینده) و حفظکننده وجهه[13] برای مخاطب انجام دادهاست(براوان و لونیسون، 1978). درخصوص کنشگفتار معذرتخواهی (معذرتخواهی در قالب کلام) راهبردهای مختلفی ارائه شدهاست که در پیشینه به آنها خواهیم پرداخت. دراین تحقیق مبنا راهبردهای معذرتخواهی سوگیموتو(1997) میباشد. وی راهبردهای معذرتخواهی را به سه دسته و نه زیرگروه تقسیم بندی کردهاست:
الف.راهبردهای اولیه:
1). اظهار ندامت: متاسفم، شرمنده هستم
2). توضیح یا حساب پس دادن: امروز خیلی سرم شلوغ است، نمیتوانم همراه تو بیایم.
3). توصیف خسارت: من در نگهداری چتر شما کاملأ مراقب نبودم و باد شدیدی میوزید.
ب.راهبرد های ثانویه:
1). جبران عملی: بفرمایید، این هم یک چتر جدید!
2). قول عدم تکرار اشتباه: قول میدهم بار دیگر زودتر برسم.
ج.راهبرد های کمبسامد:
1). پذیرش صریح مسئولیت: این اشتباه من بود.
2). زمینهسازی: من دیر رسیدم، من در شرایط وحشتناکی بودم، پدرم سخت بیمار بود و نمیتوانست حرکت کند، بنابراین من او را به بیمارستان بردم.
3). تأدیب خود: من خسیستر از آن هستم که برای تو یک چتر جدید بخرم.
4). سپاسگزاری: از بردباری و صبر شما متشکرم.
برمبنای دستهبندی بتین(2008) افراد یا به صورت صریح عذرخواهی می کنند یا خیر که میتوان معذرتخواهی صریح را در یک دستهبندی بر مبنای تعداد جملات و تعداد تشدیدکننده هایی مانند قیود قرارداد. برای افزایش شدت عذرخواهی گاه از ابزارهایی مانند قیود استفاده می شود: خیلی، وحشتناک، شدیداً از این جمله قیود میباشند که تقریبا در تمامی موارد عذرخواهی دیده میشوند و معیاری کیفی در بررسی شدت عمل تهدیدکننده وجهه میباشند. بررسی کنشگفتار معذرتخواهی در قالب دستهبندی بتین(2008) نشان میدهد افراد در عذرخواهی به چه میزان از بیان صریح استفاده می کنند.
چنانکه ذکر شد معذرتخواهی یک کنشگفتار است که مطالعات خود را مدیون حوزهی زبانشناسی اجتماعی میداند. از این رو ملاکهای اجتماعی مانند جنسیت، طبقه اجتماعی، سن و… بر کمیت(بسامد) و کیفیت(نوع) راهبردهایی که افراد برای این کنشگفتاری انتخاب می کنند تاثیر مستقیم دارد. گویون[14] (1998)، دوازده عامل را که به نظر او بر ارتباطات مستقیم وغیرمستقیم نقش دارد به این شرح بیان می کند:
1). سن: مسنترها تمایل به غیرمستقیم بودن دارند.
2). جنس: زنها اصطلاحات غیرمستقیم را ترجیح میدهند.
3). محل اقامت: روستاییها بیشتر از شهریها از عبارتهای غیرمستقیم استفاده میکنند.
4). خلق و خو: هنگام عصبانیت مردم از عبارتهای غیرمستقیم بیشتری استفاده میکنند.
5). شغل: آنهایی که در شغلهای علوم اجتماعی اشتغال دارند بیشتر از آنهایی که علوم طبیعی خواندهاند گفتار غیرمستقیم را اعمال میکنند.
6). شخصیت: افراد برونگرا بیشتر از افراد درونگرا از عبارتهای مستقیم استفاده میکنند.
7). موضوع: هنگام اشاره به موضوعهای حساس و تابو از عبارتهای غیرمستقیم استفاده می شود.
8). مکان: در منزل و مکانهای خصوصی، هر فرد بیشتر از عبارتهای مستقیم استفاده می کند.
9). زمینهی ارتباطی: در زمینه ارتباطی غیررسمی عبارتهای مستقیم بیشتری مورد استفاده قرار میگیرد.
10). فاصلهی اجتماعی: اشخاصی که رابطه خویشاوندی نزدیکتری دارند عبارتهای مستقیمتری استفاده می کنند.
11). فشار زمانی: در حال عجله اشخاص از عبار تهای مستقیمتری استفاده میکنند.
12). موقعیت: در موقعیت اجتماعی بالاتر اشخاص عبارتهای مستقیمتری را برای ارتباط با افرادی در موقعیت پایینتر استفاده میکنند.
رابطه میان زبان و قدرت رابطهای دوجانبه است و هریک بر دیگری تاثیرگذار است. هرکس که صاحب قدرت باشد می تواند از طریق زبان آن را بر دیگری اعمال کند. قدرتی که خود می تواند ناشی از داشتن یک زبان برتر باشد. این قدرت از طریق منزلت اجتماعی، ثروت، تحصیلات، درآمد و…. حاصل می شود و آنچه زبان قدرت را نهادینه می کند ساختارها هستند(درگاهی، 1391). میشل فوکو(1984-1926) در تبیین رابطه قدرت از نقش محوری زبان و گفتمان سخن میگوید. از منظر وی، زبان، گفتمان یا متون نقشی محوری در ساختن فرد و کنشگران در سلسله مراتب قدرت دارند. به عبارت دیگر فوکو زبان را عرصه ظهور روابط قدرت و تعیین کننده کنشگر مسلط و کنشگر زیرسلطه به حساب میآورد(بابک احمدی، 1373). درآراء میشل فوکو مفاهیمی همچون زبان، گفتمان، قدرت، جنسیت، حقیقت و دانش از جایگاه خاصی برخوردارند.
قیمت :14700 تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : * serderehi@gmail.com
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
*
14,700 تومانافزودن به سبد خرید